شفيعي كدكني و سياست فرهنگي ما
سید مصطفي محقق داماد
آقاي دكتر شفيعي كدكني را از بعضي جهات بايد شخصيتي بينظير دانست. سابقه تحصيلي ايشان در حوزه علميه مشهد از بعد علوم اسلامي جايگاه خاصي به ايشان در ميان ادباي كشورمان داده است. ايشان در ادبيات فارسي هم شخصيت بينظيري هستند. هم در مشهد تحصيل كردهاند و هم در دانشگاه تهران. در مشهد نزد اديب نيشابوري تلمذ كردند و در تهران نزد اساتيد بزرگ دانشگاه. آقاي دكتر شفيعي كدكني مسائل ديني را خوب ميشناسند و به تشيع راستين پايبندند. جداي از اين، وطندوستي و ايراندوستي را به حد اعلا رساندهاند. درحالي كه در دانشگاههاي مختلف جهان، بسيار خواهان داشتند، ايران را ترك نكردند، ماندند و به تربيت شاگرد پرداختند. افرادي كه سابقه حضور در كلاسهاي ايشان را داشتهاند، به ساعتي تلمذ و تحصيل نزد ايشان افتخار ميكنند. از افتخارات بنده اين است كه از جهاتي به ايشان نزديك هستم و از محضر ايشان بهره ميبرم. با وجود ثقل سامعه، همچنان عضو شوراي علمي بنياد موقوفات افشار هستند. در زماني كه مرحوم ايرج افشار و مرحوم باستاني پاريزي در قیدحيات بودند، جلسات خصوصي زيادي با هم داشتيم كه در آنجا از محضر اين بزرگواران بهره ميبرديم. خصلت ديگري كه آقاي شفيعي كدكني دارند، تواضع ايشان است. دوري ايشان از غرور و تكبر بسيار ارزشمند است. اين را بايد بيفزاييم به فضلدوستي ايشان و احترامي كه براي افراد فاضل قائل هستند. همچنين بايد اشاره كرد كه آقاي دكتر شفيعي كدكني با مقامات كشور و در راس آنها مقام رهبري سابقه دوستي دارند و شناخت و احترام متقابلي بين آنها وجود دارد. ما در تاريخمان دو قرن داريم كه به آنها «دو قرن طلايي اسلام» ميگوييم؛ يعني قرنهاي چهارم و پنجم. دانشمندان بسيار ارزشمندي در اين دو قرن در تمدن اسلامي به وجود آمدند كه اگر آزادي انديشه و آزادي ابراز نظر نبود، هرگز شاهد ظهور و بروز آنها نميبوديم و آنها براي ما افتخار نميآفريدند. اين خود گوياي اهميت وجود فضا و بستر لازم براي رشد علمي در كشور است. آثاري كه جناب آقاي شفيعي كدكني منتشر كردهاند، همواره سرمايهاي شده است براي زبان و ادبيات فارسي. مثلا تصحيحات و تحقيقات ايشان بسيار ارزشمند است.
براي بنده كه طلبهاي بيش نيستم اين آثار همواره سند معتبري براي آموختن بودهاند. روي ميز مطالعه من هميشه تعدادي از اين كتابها قرار دارد. اين جداي از شعرهاي ايشان است كه هر كدام ارزش ادبي و هنري خود را دارند. به هر حال آقاي دكتر شفيعي كدكني در كمترين توصيف از «مفاخر ادبي ايران» هستند. در مورد اظهارنظري كه از سوي يكي از مقامهاي مسوول وزارت ارشاد درخصوص كتاب شعر آقاي دكتر شفيعي كدكني شد، بايد گفت مساله به سياستهاي فرهنگي برميگردد كه موضوع ظريفي است. اگر بخواهند با فرهنگ برخورد خشن كنند، نتيجه معكوس ميشود. من مطمئنم آقاي شفيعي كدكني در كشور ما دوستداراني دارند كه باورشان نميشود كتابشان با چنين مشكلاتي مواجه شود و يك مقام مسوول چنين حرفهايي در مورد بررسي كتاب ايشان بزند! به هر حال، اميدوارم مشكل اساسي در مورد اين كتاب و ديگر آثاري كه قاعدتا حقشان است كه بدون مانعي منتشر شوند به وجود نيايد، چراكه چنين برخوردهايي موجب يأس اهل فرهنگ ميشود. مسوولان فرهنگي بايد توجه داشته باشند كه فرهنگ عرصه برخوردهاي خشن نيست. كتاب آقاي دكتر شفيعي كدكني بيشك نه با عفت عمومي منافاتي دارد، نه با كرامت ملت ايران و نه با عقايد ديني و معنوي مردم. كيست كه نداند اثر ايشان به اعتلاي فرهنگ و علم در اين كشور كمك خواهد كرد؟